دندانپزشکی حرفهای اغواگر است- ولی افرادی هم هستند که علیرغم باز بودن راه ورود و ماندن، به تسخیر رنگ و لعاب عنوان پزشکی درنیامده و چه بسا با کنار زدن آن، دنیا را به تسخیر خود درآوردهاند.
به نقل از سایت کلینیک دندانپزشکی شبانه روزی زهره
افرادی هستند که بنا بر مقتضیات روزگار یا اقتصادی یا بنابر حرفه و خاندان اجدادی یا شاید علاقهای سردرگم وارد این حرفه شدهاند ولی در نهایت از آن نقطه که اختیار به دست خودشان آمده یا علاقه گم شده خود را یافتهاند، تغییر جهت داده و امروزه به شهرتی رسیدهاند که شاید ردی از تحصیلات آکادمیک یا این حرفه اغواگر را در گذشته آنان یا به خاطر نداشته باشیم یا ندانیم!
در ادامه لیستی از دندانپزشکانی آمده است که مسیری مشابه را پیمودهاند ولی ما امروزه آنها را شاید نه با عنوان دندانپزشک بلکه با عناوین دیگری میشناسیم و نیز در خاطر تاریخ ماندگار شدهاند…
ادگار بوکانان (Edgar Bochanan) بازیگری محبوب
متولد ۲۰ مارس ۱۹۰۳ م، ایالات متحده آمریکا، هنگامی که هفت ساله بود به همراه خانوادهاش از زادگاهش Missouri به Eugene Oregon نقل مکان کرد. او پسر یک دندانپزشک بود که جای پای پدر گذاشت و به قصد دندانپزشک شدن در دانشگاه Oregon به تحصیل پرداخت و با گرفتن مدرک DDS از دانشکده دندانپزشکی North Pacific College فارغالتحصیل شد. وی در فاصله سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۷ به کسب تجربه جراحی دهان در دانشگاه Oregon میپرداخت. در سال ۱۹۳۹ دکتر بوکانان و همسرش (همکلاسیاش بود) که او نیز یک دندانپزشک بود به قصد بر عهده گرفتن یک تجربه دندانپزشکی جدید به Altadena Clarifornia نقل مکان کردند، در آنجا او به انجمن تأتر پاسادنا (Pasadena) محلق شد و در سن ۳۶ سالگی تبدیل به یک بازیگر شد.
این بازیگر، شخصیتی محبوب بود که قبل از رفتن به کالیفرنیا یک دندانپزشک موفق بود. او در طول زندگیاش در بیش از ۱۰۰ فیلم ظاهر شد و اگرچه در فیلمهای بیشماری بازی کرده بود ولی بیشترین محبوبیت او بهخاطر نقشهای به یادماندنیاش در سال ۱۹۶۰ در کمدیهایی از قبیل (Petticoat Junction) ، (Green Acres) و (The Beverly Hillbillies) بوده است.
سرانجام وی بر اثر صدمات بغرنج ناشی از سکته مغزی در پالمر درزت کالیفرنیا (Palm Desert, California) درگذشت و در گورستان هالیوود هیلز لوس آنجلس (Forest Lawn – Hollywood Hills Cemetery in Los Angele) به خاک سپرده شد.
جانهنری هالیدی ملقب به دکتر (تیرانداز) مرگبار (John Henry “Doc” Holliday)
متولد ۱۴ اوت ۱۸۵۱ اهل آمریکا، پدرش داروسازی بود که بهخاطر حرفهاش در جنگهای آن دوران شرکت داشت. بیشترین جانهنری شهرت او بخاطر دوستی با مارشال Wyatt Earp و شرکت او در جنگ Gunfight at the O. K. Corral که تیراندازیای میان دامداران قانونشکن و نیروهای دولتی بوده و اکثریت تیراندازان مشهور در آن حضور داشتند که پیشنهای از غرب وحشی آمریکایی بود، وی در طول این جنگ و پس از آن معاون کلانتر بوده و کمی بعد از آن سالها شهرتی به عنوان تفنگدار مرگبار (deadly gunman) را بهدست آورد، اما او در حقیقت یک دندانپزشک بود..
پسر عموی او مؤسس بخش جراحی دندانپزشکی دانشگاه پنسیلوانیا (Pennsylvania Collego of Dental Surgery) بود و مشوق او در تحصیل در این رشته شد. او در سن ۲۰ سالگی در کالج فیلادلفیا (Philadelphia) نامنویسی کرد و در زمینه جراحی دندان آموزش دید و با کسب مدرک دکتری جراحی دندانپزشکی همراه با ۲۶ نفر دیگر فارغالتحصیل شد و مدت کوتاهی پس از فارغالتحصیلی کار خود را به عنوان یک دندانپزشک در دفتر دکتر آرتور سی فورد در آتلانتا (office of Dr. Arthur C. Ford in Atlanta) آغاز کرد. اما پس از مدتی علائمی از بیماری سل را در خودش دید، همانطور که وقتی ۱۵ ساله بود مادرش در اثر ابتلا به این بیماری درگذشته بود که البته مرگ مادر ضربه روحی بزرگی برای جانهنری نوجوان بود خصوصا که پدرش نیز تنها پس از سه ماه درگذشت. وی با بروز علائم بیماری به پیشنهاد تعدادی از پزشکان به ناچار به امید این که آب و هوای جنوب غربی آمریکا (Texas) بیماری او را بهبود ببخشد به آنجا اسبابکشی کرد. در ابتدا با همکاری دندانپزشک دیگری به کار دندانپزشکی مشغول شد اما سرفههای بیامان ناشی از بیماریاش او را از ادامه حرفه دندانپزشکی بازداشت و او به ناچار برای امرار معاش وارد کار دیگری شد و قمارباز شد.
به نقل از سایت کلینیک دندانپزشکی شبانه روزی زهره
اگرچه او یک نجیبزاده تحصیل کرده و مورد احترام بود، به زبان لاتین مسلط بود، در پیانو مهارت داشت، اما یک فرد تندمزاج، عبوس و مشروبخوار افراطی و بدون ترس از مرگ بود که به سرعت و مهارت اسلحه میکشید. سرانجام وی در سال ۱۸۸۷ در سن ۳۶ سالگی بر اثر بیماری سل در بسترش واقع در مسافرخانهای درگذشت.
شرح زندگی رنگارنگ و خلق و خوی او در بسیاری از کتابها آورده شده و توسط بسیاری از بازیگران مشهور سینما و تلویزیون به تصویر کشیده شده است.
مارک اسپیتز (Mark Spitz) ملقب به کوسه ماهی (Shark)
متولد ۱۰ فوریه ۱۹۵۰ مودستو ـ کالیفرنیا (Modesto, California)، اولین فرزند از یک خانواده پنج نفری، وقتی دو ساله بود به همراه خانوادهاش به هاوایی (Hawaii) نقل مکان کرد، در آنجا تقریباً هر روز برای شنا به ساحل میرفت، وقتی شش سالش بود با عضویت در یک کلوب شنای محلی به طور جدی پا به عرصه شنا گذاشت و در ادامه زیر نظر مربیان آنجا موفقیتهای چشمگیری را در عرصه جهانی بهدست آورد. اسپیتز در طول دوران ورزش حرفهای خود ۳۳ رکورد جهانی را به ثبت رساند و در سالهای ۱۹۷۲، ۱۹۷۱ و ۱۹۶۹ به عنوان شناگر برتر سال جهان انتخاب شد. در پی موفقیتهای بیشمار و ثبت چندین رکورد جهانی ملقب کوسه ماهی (Shark) شد. وی کسب ۷ مدال طلا در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ را به نام خود ثبت کرد، این بهترین دستاوردی بود که در آن زمان یک ورزشکار در یک دوره المپیک به آن رسیده بود. این رکورد تا ۳۶ سال بعد همچنان به نام او باقی بود.
اما شاید ندانید که او خیلی قبلتر از اینها در مدرسه دندانپزشکی با موفقیت پذیرفته شده بود ولی تصمیم گرفت حرفۀ شنا و شرکت در مسابقات المپیک را دنبال کند.
زین گری (Pearl Zane Grey) نویسنده ژانر وسترن
متولد ۳۱ ژانویه ۱۸۷۲، اهل ایالات متحده آمریکا. دندانپزشک، تهیه کننده، تولید کننده، نویسنده کتاب و فیلمهایی همچون وسترن یونیون بوده است. او چهارمین فرزند خانوادهای ۷ نفری بود. اجدادش از مهاجران انگلیسی بودند که در سال ۱۶۷۳ به مستعمارت آمریکای شمالی مهاجرت کردند.
اگر نام رمانهای ژانر وسترن به میان آید بیشک نام زین گری به عنوان اولین نفر آورده خواهد شد. بیشترین محبوبیت او در زمینه نوشتن رمانها و داستانهای کوتاهی براساس ماجراهای وسترن آمریکایی است. او قبل از این که بیش از ۸۰ کتاب بنویسد در نیویورک یک دندانپزشک موفق بود، اما وقتی بهطور جدی پا به عرصه نوشتن و چاپ گذاشت عشقش به دندانپزشکی نیز از هم پاشید و بلافاصله این حرفه را ترک کرد و به اولین نویسنده میلیونر تاریخ وسترن بدل گشت.
به نقل از سایت کلینیک دندانپزشکی شبانه روزی زهره
در کودکی مرد مسنی به نام مودی میسر (Muddy Miser) بود که علاقه او به ماهیگیری و نوشتن را تشویق میکرد. گری با وجود اینکه پدری آتشی مزاج و ضد اجتماعی داشت و او را با ضربات سخت ادب میکرد ولی پدر او را دوست داشت در عین حال به پشتوانه حمایت عشق مادری به جای پدر به او پناه میبرد. او به ماهیگیری و نوشتن علاقمند بود و بیسبال بازی میکرد و بین این تردید که حرفه نویسندگی یا بازیکنی بیسبال را انتخاب کند بود، در نهایت با ناراحتی حرفه دندانپزشکی را انتخاب کرد، وی براساس کمک هزینه دانشجویی بیسبال (baseball csholarship) وارد دانشگاه پنسیلوانیا (University of Pennsylvania) شد و در سال ۱۸۹۶ مدرک فارغالتحصیلی گرفت و به عنوان دکتر دندانپزشک کارش را در شهر نیویورک شروع کرد.
کارش خوب بود ولی در عین حال آرزو داشت یک نویسنده باشد، او عصرها به نوشتن میپرداخت تا خستگی کار دندانپزشکیاش را جبران کند، و هر زمان که فرصت میکرد بیسبال بازی میکرد. چند سال بعد از ازدواج به همراه خانوادهاش به یک خانه روستایی در کنار رودخانهای در Lackawaxen Pennsylvania نقل مکان کرند و در آنجا مادر و خواهرش نیز به آنها پیوستند. در حال حاضر این خانه به موزه تبدیل شده است و ضمن ثبت بودن در فهرست آثار ملی بسیار مهم و با ارزش محسوب میشود.
سرانجام او به کار دندانپزشکیاش خاتمه داد و تمام وقت خود را صرف دنبال کردن کارهای ادبی کرد و از ارثیه همسرش به عنوان منبعی اقتصادی در آغاز راه بهره جست. همسرش مسئولیت اداره کردن حرفه او و مدیریت منزل و خانواده و سه فرزندشان را بر عهده گرفته بود و کار صحبت کردن با ناشران و تولید کنندگان و فیلمسازان را به خوبی انجام میداد و ضمن شراکت پنجاه پنجاه، خرج همه خانواده را پوشش میداد. در تمام مدتی که او به مدیریت حرفه همسرش و خانواده میپرداخت گری مشغول نوشتن بود و حتی ماهها وقتش را بیرون از خانه با معشوقههایش میگذراند. همسرش که از رفتار او مطلع بود به نظر میرسید که به امید چشماندازی که در همسرش میدید با نادیده گرفتن این موارد به او فرصت میداد. در سال ۱۹۱۸ به کالیفرنیا نقل مکان کرد و سرانجام در ۲۳ اکتبر ۱۹۳۹ بر اثر سکته قلبی در التادنای کالیفرنیا (Altadena California) درگذشت.
Alban-Alban Uzoma
از نیجریه (Nigeria)، دانشآموخته دندانپزشکی در سوئد (Sweden)، مشهور و نامآور در تولید و ساخت آهنگ در ۱۹۹۲ (Euro dance Dj and producery)، از فعالیتهای جالب او انتقال پیامهای سلامت و بهداشت دهان و دندان از طریق موزیک به شکل آهنگ و آوازهایی در ارتباط با دندانپزشکی نیز بوده است.
Miles Henry Davis
پدر شخصیت مشهور و نوازنده جاز آمریکایی تأثیرگذار و محبوب در صد سال گذشته، یعنی Miles Dewey Davis بوده است. مایل هنری متولد ۲۶ می ۱۹۲۶ در Alton illinois، پدرش دندانپزشک و نیز مالک مزرعه و مادرش پیانیست بود. مایل هنری به عنوان یک پدر نه تنها سعی نکرد که پسرش را دنبالهرو حرفه خود بگرداند بلکه در نوجوانی او، با خرید یک ترومپت (trumpet) و سپردن آموزش او به یک معلم موسیقی جاز، پسر را در سن ۱۳ سالگی به طور حرفهای وارد عرصه موسیقی کرد، که البته در برابر اینکه مادرش تمایل داشت پسرش پیانو بنوازد، حکایتی داشت. مایل وقتی ۱۶ ساله شد به طور حرفهای ترومپت مینواخت. پس از پایان دبیرستان در سال ۱۹۴۴ او با برخورداری از کمک هزینه تحصیلی، شهرش را به قصد تحصیل در مدرسه موسیقی مشهور نیویورک (julliard school of Music) ترک کرد. ما او را به عنوان نوازندهای محبوب که چندین سبک مختلف را در جاز گسترش داد و نیز داشتن پدری دندانپزشک که مشوق و هدایتگر او بود میشناسیم. وی در ۲۸ سپتامبر ۱۹۹۱ درگذشت و در نیویورک به خاک سپرده شد.
پل ریور (Pual Revere) دندانپزشکی زرگر، ملقب به سوار نیمه شب
در حوادثی که منجر به استقلال آمریکا شد نقش داشت و او همان سوار نیمه شب، پل ریور ۱۸ آوریل ۱۷۷۵، تاریخ خوانده شده توسط هر کودک آمریکایی است. ولی شاید ندانید که او دندانپزشکی از خاندانی زرگر بود که با تیکه بر تخصصی زرگریاش نه نتها خدمات بسیاری را در حرفه دندانپزشکیاش به بیماران عرضه میکرد و برای آنها دندان مصنوعی هم میساخت بلکه به ساخت مجسمههایی با مضامین سیاسی نیز میپرداخت و یکی از مشهورترین آثار او به تصویر کشیدن قتل عام خونین خیابان بوستون در راهپیمایی ۱۷۷۰ بود که اگرچه به نام او ثبت شد ولی در واقع او بر روی اثر نقاشی Henry Pelham، حکاکیای مسی را ماهرانه انجام داده بود. شاید اگر او به مقتضای اقتصاد آن روزگار تنها به حرفه دندانپزشکی میپرداخت ما اکنون از او تنها به عنوان یک دندانپزشک نام میبریم ولی او بر حسب حرفه پدریاش در واقع زرگری چیرهدست و نیز بر حسب علایق سیاسیاش، سوار نیمه شب تاریخ آمریکاست.
وی متولد ۲۱ دسامبر ۱۷۳۴ در بوستون (Boston)، پدرش یک پروتستان فرانسوی متولد Apollos Rivoire بود که در حدود سن ۱۳ سالگی به بوستون مهاجرت کرد و شاگردی یک زرگر را شروع کرد. پدرش پس از ازدواج با دختری از خانوادهای بزرگ اهل بوستون که یک اسکله کشتیرانی کوچک داشتند، در سال ۱۷۲۹ نامش را از Rivoire به Revere تغییر داد. پل ریور سومین فرزند از ۱۲ فرزند و بزرگترین پسر خانواده بود. در این خاندان رشد کرد ولی ابداً زبان پدر را یاد نگرفت. در سن ۱۳ سالگی مدرسه را ترک کرد و شاگرد پدر شد. گرایشات سیاسی داشت ولی پدرش مخالف فعالیتهای سیاسی او بود. در سال ۱۷۵۴ که پدرش درگذشت او رسماً ارباب حرفه خاندانشان یعنی زرگری شد. در سال ۱۷۵۶ در جریان جنگ هند و فرانسه در ارتش نامنویسی کرد، احتمالاً چون اقتصاد کمرونق شده بود او این تصمیم را گرفت ولی مدت زیادی در ارتش نماند و به بوستون و مغازه زرگریاش بازگشت. یک استعداد ذاتی برای بودن در مرکز حوادث داشت! به عضویت یک کلوب اجتماعی در بوستون درآمد و اغلب با دکتری به نام Joseph Warren اوقات را میگذراند. وی عضو انجمن مکانیکها و تشکیلات صنعتگران و بازرگانان در بوستون نیز بود. اقتصاد کمرونق شده بود، از اینرو به دنبال تغییر حرفه و مشغول یادگیری دندانپزشکی شد. همانطور که پیشتر اشاره کردیم بیشترین شهرتش به خاطر ملقب شدن به سوار نیمه شب و نیز بهکارگیری حرفه پدری در مضامین سیاسی بوده است در عین حال حرفه زرگری را در دندانپزشکی نیز به خدمت میگرفت.
به نقل از سایت کلینیک دندانپزشکی شبانه روزی زهره
توماس ولچ (Thomas Weich)، پزشک، دندانپزشک ، پدر روحانی و شرابهای بدون الکل
متولد ۳۱ دسامبر ۱۸۲۵ انگلستان (Glastonbury, England)، او به همراه پدرش در سال ۱۸۳۴ به ایالات متحده مهاجرت کرد. از سال ۱۸۴۳ در سن ۱۷ سالگی به مخالفت با ساخت، خرید و فروش و مصرف مشروبات الکلی پرداخت. عقاید مذهبی داشت در سن ۱۹ سالگی با گرفتن مدرک مربوطه به عنوان پدر روحانی در دو استان خدمت کرد و در همین ایام ازدواج کرد که البته بعدها بعد از درگذشت همسر اولش در سال ۱۸۹۵ مجدد ازدواج کرد. وی با ورود به دانشکده پزشکی نیویورک (New York Central Medical) تصمیم گرفت که پزشک شود، در ۱۸۵۶ به Winona نقل مکان کرد و در آنجا حرفهاش را به دندانپزشکی تغییر داد. وی صاحب هفت فرزند بود که دوتای آنها نیز دندانپزشک شدند.
در سال ۱۸۶۴ در کنفرانس جامع کلیسای اسقفی پیشنهاد داد که در تمام جشنها از شرابهای بدون الکل استفاده شود. در سال ۱۸۶۵ به New jersy که خواهرش در آنجا اقامت داشت نقل مکان کرد. دکتر ولچ در سال ۱۸۶۹ راهی را برای بدست آوردن نوعی شراب بدون الکل از آب انگور پیدا کرد و سعی کرد با وجود مخالفت بسیاری از روحانیون، کلیساهای محلی را ترغیب به مصرف این شرابها در جشنها بگرداند، این شرابها کمکم جانشین شراب در مراسم دینی میشدند و لقب شراب بدون مستی دکتر ولچ را میگرفتند.
پسرش Charls که او نیز یک دندانپزشک بود
در سال ۱۸۹۰ شروع به تبلیغ و گسترش این نوشیدنیها کرد، و برای گسترش این
کار به نیویورک نقل مکان کرد، وی در آنجا مرکز تولیدی را راهاندازی کرد.
در سال ۱۸۹۶ شرکت خانوادگی آب انگور (Fruit juice Company) بسیار بزرگی به
همراه تاکستانهایی را داشتند و این نوشیدنیهای طبیعی جانشین شرابهای
الکلدار در مراسم دینی و جشنها میگشتند. چند سال بعد در سال ۱۹۰۳ دکتر
توماس ولچ درگذشت ولی ما امروزه او را به عنوان شخصی که مبارزاتی را در حذف
شراب الکلدار حتی در مراسم دینی و جایگزین کردن نوشیدنی سالم به دور از
آثار مستی و مخرب در زندگی انسانها داشت، میشناسیم.
به نقل از سایت کلینیک دندانپزشکی شبانه روزی زهره
منبع : سایت دندانه
سایر اخبار:
- افراد معروفی که دندانپزشک بودند و نمی دانستید!
- گیاه مامیران کبیر؛ ضد سرطان!
- این مواد غذایی را در یخچال نگذارید!
- تکیه کلام دارید؟! پس استرس ندارید!
- همه چیز درباره دستمال های مرطوب!
- روش های جلوگیری از شل شدن پوست
- باید و نبایدهای درمان دندانپزشکی در دوران شیردهی مادر
- رابطه اسکیزوفرنی با میکروب های گلو
- پیش بینی دیابت با روش های نوین!
- تشخیص عود سرطان سینه با آزمایش ساده خون
- قبل از غذا یک لیوان آب بنوشید تا لاغر شوید!
- روش های درمان طبیعی برای شوره سر